-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:12296 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

الف ـ با توجه به تأييد سحر ميخواهم بدانم رابطة سحر با آية 10 سورة تغابن كه ميفرمايد: هر شرّ و بدي به فرمان ما ميرسد. چيست؟ ب ـ هم چنين چگونه يقين كنيم كه چيزي سحر است يا نه، مانند اين كه آيا سحر حتماً بايد به صورت نوشتهاي يا آيهاي باشد، اگر نوشته نباشد چگونه است و براي باطل كردن آن بايد به كجا مراجعه كنيم؟

الف ـ خداوند متعال در آية 10 سورة تغابن از مصيبت سخن ميگويد; مصيبت به هر امر دشواري گفته ميشود، چه خير باشد و چه شرّ.(مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهاني، ص 495، نشر دار العلم.) مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلآبِإِذْنِ اللَّهِ;(تغابن،10) هيچ مصيبتي رخ نميدهد مگر به اذن خدا.

هر چند در اين آية شريف، سخن از مصائب است، ولي معنايش آن نيست كه چيزهايي كه مصيبت نيستند، به اذن خدا صورت نميگيرند، بلكه هيچ حادثهاي در جهان اتفاق نميافتد، مگر به اذن پروردگار عالم. پرسش شما اين است كه چگونه ميشود سحري كه براي ايجاد شرّ و ضرري افكنده ميشود، با اجازة خدا باشد، زيرا خداوند فرموده است هر مصيبتي به شما ميرسد از جانب اوست. حالا كه پرسش شما جز اين نيست، جا داشت آية مناسبتري را مطرح كنيد و آن آية سحر است، آن جا كه خداوند پس از آن كه از تعليم سحر به وسيلة شياطين سخن ميگويد در پايان ميفرمايد: وَ مَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِي مِنْ أَحَدٍ إِلآبِإِذْنِ اللَّهِ;(بقره،10) ولي هيچ گاه بدون فرمان خدا نميتوانند به انسان ضرر برسانند. با آن كه معناي اين آيه و آيه پيش اين است كه همة مصائب و هم چنين ضررهايي كه از جانب ساحران به انسان ميرسد، همه به اذن پروردگار عالم است، ولي گاهي هم به عنوان عامل و مقصّر اصلي، به انسان نسبت داده ميشود: وَ مَآ أَصَـَبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ ;(شوري،30) هر مصيبتي به شما ميرسد، به خاطر اعمالي است كه انجام دادهايد.; قُلْتُمْ أَنَّيَ هَـَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِكُمْ;(آلعمران،165) گفتيد: اين مصيبت از كجاست؟ بگو: از ناحية خود شماست.

اين به علت آن است كه فاعل بودن خداوند متعال، در طول فاعل بودن انسان قرار دارد; به همين علت است كه كارهاي انسان را هم ميشود به خدا نسبت داد وهم به خود انسان; اين كه ميگوييم كارها از خداست، معنايش اين است كه كارهاي انسان در عين اين كه از روي اختيار از او سر ميزند و هم چنين افعال ساير موجودات كه در انجام كارهايشان بي اختيار هستند، همه در عين اين كه به خود آنها مربوط است، به خداي جهان مربوط ميباشد، به اين معنا كه اگر ارتباط وجودي آنها با خداوند متعال قطع شود و لحظهاي از طرف خداوند به آنها نيروي وجود نرسد، نابود ميشود و به هيچ كاري توانا نخواهند بود و اينمعناي توحيد افعال خداوند است.(الهيات و معارف اسلامي، آيت الله جعفر سبحاني، ص 119، نشر مؤسسة امام صادق/ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 24، ص 198و199، نشر دار الكتب الاسلاميه.)

پاسخ ب ـ سحر معاني گوناگوني دارد كه معناي مورد نظر شما ـ يعني نوعي عمل خارق العاده كه آثاري از خود در وجود انسانها به جا ميگذارد ـ گاهي از راه نوشتن و گاهي از راههاي ديگر، مانند اوراد و دميدن و... انجام ميشود، اما در هر صورت براي اطلاع از سحر بودن چيزي و يا باز كردن آن، بايد در بعضي موارد از كساني كه به سحر آشنايي دارند كمك گرفت و به همين علّت است كه با آن كه تعليم و تعلّم سحر و جادو در اسلام حرام است، ولي اگر براي استفاده در بطلان سحر و جادوي ساحران باشد، ايرادي ندارد.(تفسير نمونه، ج 1، ص 379و380.) البته در بعضي موارد هم از دعاها و آيات الهي، براي دفع و بطلان سحر ميتوان استفاده كرد، مانند آن چه از عليروايت شده است كه براي بطلان سحر به پوست آهو اين اذكار را بنويسند و با خود نگه دارند: بسم الله و بالله، بسم الله و ماشأ الله، بسم الله و لاحول و لا قوة الا بالله، قال موسي ما جئتم به السحر، ان اللّه سيبطله، ان الله لايصلح عمل المفسدين، فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين. هم چنين از پيامبر9 روايت شده است كه براي دفع جادوگران، آية سخره(اعراف، 54.) را بخوانند، هم چنين از ايشان نقل شده است كه شاخه و ريشة اسفند، سحر را برطرف ميكند. در بطلان و دفع سحر به كتاب مفاتيح الجنان، نوشتة حاج شيخ عباس قمي; نشر عصر ظهور، صفحة 513 به بعد ـ در قسمت حاشيه ـ مراجعه فرمائيد.

از نظر قرآن، سحر به دو بخش تقسيم ميشود:

1. گاهي مقصود از آن، فريفتن و تردستي و شعبده و چشمبندي است و حقيقتي ندارد; (طه، 66; اعراف، 116)

2. از بعضي آيات قرآن استفاده ميشود كه برخي از انواع سحر، به راستي اثر ميگذارد: فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ; (بقره، 102) آنها سحرهايي را فرا ميگرفتند كه ميان مرد و همسرش جدايي ميافكند.

و همانگونه كه در ادامة آيه آمده: وَ مَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلآبِإِذْنِ اللَّهِ; (بقره، 102) و هيچگاه بدون فرمان خدا نميتوانند به كسي ضرر بزنند.، همة قدرتها از قدرت پروردگار سرچشمه ميگيرد و اين خواصّ و آثاري است كه خداوند در بعضي چيزها قرار داده; بعضي از آن به خوبي و بعضي به بدي استفاده ميكنند. و اين آزادي و اختيار، وسيلهاي براي آزمودن و تكامل انسانهاست.(تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 377 ـ 378، دارالكتب الاسلاميه.)

شايان ذكر است كه سحر و جادو حرام و خلاف شرع است. حضرت عليميفرمايند: كسي كه سحر بياموزد، كم يا زياد، كافر شده است و رابطه او به كلّي با خدا قطع ميشود.(وسائلالشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج 17، ص 147، مؤسسة آلالبيت.)

بايد توجّه داشت كه افراد، به علتهاي متفاوت دچار چنين بيماري ميشوند و نسبت دادن چيزي به ديگران، بدون دليل قطعي، تهمت و از گناهان كبيره است.

از نظر فقهاي اسلام، ياد گرفتن و انجام دادن اعمال سحر و جادوگري حرام است; ولي ياد گرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران اشكالي ندارد. پس فرد سحر شده ميتواند با مراجعه به علما راه بطلان آن را فراگيرد تا گره سحر ساحران را باز نمايد.

البته ذكر اين نكته نيز ضروري است كه به دعا كردن، سحر گفته نميشود.(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 20، ص 899، بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي / تفسيرنمونه، ج 1، ص 376 ـ 382.)

مرحوم شيخ عباس قمي (ره) در كتاب با قيامت صالحات (حاشيه كتاب مفاتيح الجنان) ميگويد: جهت باز كردن بسته شده اول سورة انا فتحنا تا مستقيماً بنويسيد (فتح،1ـ2)، و سورة اذ جأ نصر اللّه و اين آيات را وَمِنْ اَّيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْأَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةًوَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لاَ َّيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم،21) ; ادْخُلُوا عَلَيْهِمُالْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ (مائده،23) ; فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمأِ بِمَأٍ مُنْهَمِرٍ وَفَجَّرْنَا الْ ئ'َرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَي الْمَأُ عَلَيَ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (قمر،11ـ12) ; رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِن لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي (طه،25ـ28) ; وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعَاً (كهف،99) ; لَقَدْ جَأَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ فَإِن تَوَلَّوْافَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لاَإِلَهَ إِلآهُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (توبه، 128 و 129) ; پس اين نوشته را همراه او نموده و بر او آويزان كنند.(ر.ك كليات مفاتيح الجنان، مرحوم حاج شيخ عباس قمي، ص 489،492، مطبوعات ديني قم.)

رابطة آثار سحر با عدالت خدا

آن چه با عدالت خداوند سازگاري ندارد اين است كه بدون مصلحت و حكمت، بندهاي را به مشكل و سختي بيندازد، مانند آن كه بندهاش را بدون آن كه بخواهد آزمايش كند يا مصلحتي را براي او تأمين نمايد، بيمار كند با آن كه بنده از اسباب آن بيماري پرهيز كرده و در دوري كردن خود موفق هم بوده، ولي در عين حال خداوند بدون هيچ مصلحتي، اين بنده را مريض كند و يا آن كه بدون هيچ مصلحت و حكمتي، راه ازدواج را بر بندهاي ببندد با آن كه بنده تمام مقدمات و لوازم ازدواج را آماده كرده، همة موانع را برطرف نموده; درست است كه خداوند متعال هر كاري را بخواهد و اراده كند ميتواند انجام دهد، ولي از يك سو حكمت او اقتضا ميكند كاري را بدون مصلحت انجام ندهد و از سوي ديگر عدالت او اقتضا ميكند كه رعايت آن مصلحت، به جا و به حق باشد، به همين علت خداوند، چنين كارهايي را در حقّ بندگانش انجام نميدهد، ولي اگر از طرف خود بنده اقداماتي انجام گرفت كه باعث مريض شدن و يا بسته شدن راه ازدواج و مانند اينها باشدو يا آنكه ديگري به قصد دشمني و يا اشتباه، سبب بيماري و يا بستن راه ازدواج ديگري شد، در مورد نخست، خود شخص به خودش ظلم كرده و در مورد دوم، ديگري در حق او ظلم نموده است، در حالي كه خداوند با هر دو مورد موافق نيست، چگونه ميتوانيم اين امور را با عدالت خداوند ناسازگار بدانيم; در مورد سحر نيز همين سخن است، زيرا ساحر بدون رضايت الهي ـ زيرا سحر از محرّمات الهي است ـ سحر و جادو ميكند و موانعي را بر سر راه بندگان خدا ايجاد مينمايد مانند ديگر ظالمان كه هر يك به گونهاي آسايش ديگران را سلب ميكنند، پس در اين موارد آن كه ظالم است و ظلم كرده است خدا نيست، بلكه ساحر ظالم است.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.